سوره های قرآن/ سوره طه (متن، ترجمه و فایل صوتی)
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۸۳۹۲۷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
طه ﴿۱﴾ طه (۱)
مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿۲﴾ قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج افتى (۲)
إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَى ﴿۳﴾ جز اينكه براى هر كه مى ترسد پندى باشد (۳)
تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿۴﴾ [كتابى است] نازل شده از جانب كسى كه زمين و آسمانهاى بلند را آفريده است (۴)
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿۵﴾ خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است (۵)
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿۶﴾ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و آنچه ميان آن دو و آنچه زير خاك است از آن اوست (۶)
وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿۷﴾ و اگر سخن به آواز گويى او نهان و نهانتر را مى داند (۷)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ﴿۸﴾ خدايى كه جز او معبودى نيست [و] نامهاى نيكو به او اختصاص دارد (۸)
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۹﴾ و آيا خبر موسى به تو رسيد (۹)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿۱۰﴾ هنگامى كه آتشى ديد پس به خانواده خود گفت درنگ كنيد زيرا من آتشى ديدم اميد كه پاره اى از آن براى شما بياورم يا در پرتو آتش راه [خود را باز] يابم (۱۰)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَى ﴿۱۱﴾ پس چون بدان رسيد ندا داده شد كه اى موسى (۱۱)
إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۲﴾ اين منم پروردگار تو پاىپوش خويش بيرون آور كه تو در وادى مقدس طوى هستى (۱۲)
وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى ﴿۱۳﴾ و من تو را برگزيده ام پس بدانچه وحى مى شود گوش فرا ده (۱۳)
إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي ﴿۱۴﴾ منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار (۱۴)
إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿۱۵﴾ در حقيقت قيامت فرارسنده است مى خواهم آن را پوشيده دارم تا هر كسى به [موجب] آنچه مى كوشد جزا يابد (۱۵)
فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿۱۶﴾ پس هرگز نبايد كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوس خويش پيروى كرده است تو را از [ايمان به] آن باز دارد كه هلاك خواهى شد (۱۶)
وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى ﴿۱۷﴾ و اى موسى در دست راست تو چيست (۱۷)
قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿۱۸﴾ گفت اين عصاى من است بر آن تكيه مى دهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تكانم و كارهاى ديگرى هم براى من از آن برمى آيد (۱۸)
قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى ﴿۱۹﴾ فرمود اى موسى آن را بينداز (۱۹)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى ﴿۲۰﴾ پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد كه به سرعت مى خزيد (۲۰)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى ﴿۲۱﴾ فرمود آن را بگير و مترس به زودى آن را به حال نخستينش بازخواهيم گردانيد (۲۱)
وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى ﴿۲۲﴾ و دست خود را به پهلويت ببر سپيد بى گزند برمى آيد [اين] معجزه اى ديگر است (۲۲)
لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى ﴿۲۳﴾ تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمايانيم (۲۳)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۲۴﴾ به سوى فرعون برو كه او به سركشى برخاسته است (۲۴)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي ﴿۲۵﴾ گفت پروردگارا سينه ام را گشاده گردان (۲۵)
وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي ﴿۲۶﴾ و كارم را براى من آسان ساز (۲۶)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي ﴿۲۷﴾ و از زبانم گره بگشاى (۲۷)
يَفْقَهُوا قَوْلِي ﴿۲۸﴾ [تا] سخنم را بفهمند (۲۸)
وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي ﴿۲۹﴾ و براى من دستيارى از كسانم قرار ده (۲۹)
هَارُونَ أَخِي ﴿۳۰﴾ هارون برادرم را (۳۰)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي ﴿۳۱﴾ پشتم را به او استوار كن (۳۱)
وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي ﴿۳۲﴾ و او را شريك كارم گردان (۳۲)
كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا ﴿۳۳﴾ تا تو را فراوان تسبيح گوييم (۳۳)
وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا ﴿۳۴﴾ و بسيار به ياد تو باشيم (۳۴)
إِنَّكَ كُنْتَ بِنَا بَصِيرًا ﴿۳۵﴾ زيرا تو همواره به [حال] ما بينايى (۳۵)
قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى ﴿۳۶﴾ فرمود اى موسى خواسته ات به تو داده شد (۳۶)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿۳۷﴾ و به راستى بار ديگر [هم] بر تو منت نهاديم (۳۷)
إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى ﴿۳۸﴾ هنگامى كه به مادرت آنچه را كه [بايد] وحى مى شد وحى كرديم (۳۸)
أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي ﴿۳۹﴾ كه او را در صندوقچه اى بگذار سپس در دريايش افكن تا دريا [=رود نيل] او را به كرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگيرد و مهرى از خودم بر تو افكندم تا زير نظر من پرورش يابى (۳۹)
إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى ﴿۴۰﴾ آنگاه كه خواهر تو مى رفت و مى گفت آيا شما را بر كسى كه عهده دار او گردد دلالت كنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانيديم تا ديده اش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را كشتى و [ما] تو را از اندوه رهانيديم و تو را بارها آزموديم و سالى چند در ميان اهل مدين ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى (۴۰)
وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي ﴿۴۱﴾ و تو را براى خود پروردم (۴۱)
اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي ﴿۴۲﴾ تو و برادرت معجزه هاى مرا [براى مردم] ببريد و در يادكردن من سستى مكنيد (۴۲)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۴۳﴾ به سوى فرعون برويد كه او به سركشى برخاسته (۴۳)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى ﴿۴۴﴾ و با او سخنى نرم گوييد شايد كه پند پذيرد يا بترسد (۴۴)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَى ﴿۴۵﴾ آن دو گفتند پروردگارا ما مى ترسيم كه [او] آسيبى به ما برساند يا آنكه سركشى كند (۴۵)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿۴۶﴾ فرمود مترسيد من همراه شمايم مى شنوم و مى بينم (۴۶)
فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿۴۷﴾ پس به سوى او برويد و بگوييد ما دو فرستاده پروردگار توايم پس فرزندان اسرائيل را با ما بفرست و عذابشان مكن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزه اى آورده ايم و بر هر كس كه از هدايت پيروى كند درود باد (۴۷)
إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۴۸﴾ در حقيقت به سوى ما وحى آمده كه عذاب بر كسى است كه تكذيب كند و روى گرداند (۴۸)
قَالَ فَمَنْ رَبُّكُمَا يَا مُوسَى ﴿۴۹﴾ [فرعون] گفت اى موسى پروردگار شما دو تن كيست (۴۹)
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ﴿۵۰﴾ گفت پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده سپس آن را هدايت فرموده است (۵۰)
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى ﴿۵۱﴾ گفت حال نسلهاى گذشته چون است (۵۱)
قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنْسَى ﴿۵۲﴾ گفت علم آن در كتابى نزد پروردگار من است پروردگارم نه خطا مى كند و نه فراموش مى نمايد (۵۲)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى ﴿۵۳﴾ همان كسى كه زمين را برايتان گهواره اى ساخت و براى شما در آن راهها ترسيم كرد و از آسمان آبى فرود آورد پس به وسيله آن رستنيهاى گوناگون جفت جفت بيرون آورديم (۵۳)
كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى ﴿۵۴﴾ بخوريد و دامهايتان را بچرانيد كه قطعا در اينها براى خردمندان نشانه هايى است (۵۴)
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى ﴿۵۵﴾ از اين [زمين] شما را آفريده ايم در آن شما را بازمى گردانيم و بار ديگر شما را از آن بيرون مى آوريم (۵۵)
وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَى ﴿۵۶﴾ در حقيقت [ما] همه آيات خود را به [فرعون] نشان داديم ولى [او آنها را] دروغ پنداشت و نپذيرفت (۵۶)
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى ﴿۵۷﴾ گفت اى موسى آمده اى تا با سحر خود ما را از سرزمينمان بيرون كنى (۵۷)
فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ مَوْعِدًا لَا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنْتَ مَكَانًا سُوًى ﴿۵۸﴾ ما [هم] قطعا براى تو سحرى مثل آن خواهيم آورد پس ميان ما و خودت موعدى بگذار كه نه ما آن را خلاف كنيم و نه تو [آن هم] در جايى هموار (۵۸)
قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴿۵۹﴾ [موسى] گفت موعد شما روز جشن باشد كه مردم پيش از ظهر گرد مى آيند (۵۹)
فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى ﴿۶۰﴾ پس فرعون رفت و [همه] نيرنگ خود را گرد آورد و بازآمد (۶۰)
قَالَ لَهُمْ مُوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى ﴿۶۱﴾ موسى به [ساحران] گفت واى بر شما به خدا دروغ مبنديد كه شما را به عذابى [سخت] هلاك مى كند و هر كه دروغ بندد نوميد مى گردد (۶۱)
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى ﴿۶۲﴾ [ساحران] ميان خود در باره كارشان به نزاع برخاستند و به نجوا پرداختند (۶۲)
قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَنْ يُخْرِجَاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَى ﴿۶۳﴾ [فرعونيان] گفتند قطعا اين دو تن ساحرند [و] مى خواهند شما را با سحر خود از سرزمينتان بيرون كنند و آيين والاى شما را براندازند (۶۳)
فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى ﴿۶۴﴾ پس نيرنگ خود را گرد آوريد و به صف پيش آييد در حقيقت امروز هر كه فايق آيد خوشبخت مى شود (۶۴)
قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى ﴿۶۵﴾ [ساحران] گفتند اى موسى يا تو مى افكنى يا [ما] نخستين كس باشيم كه مى اندازيم (۶۵)
قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى ﴿۶۶﴾ گفت [نه] بلكه شما بيندازيد پس ناگهان ريسمانها و چوبدستى هايشان بر اثر سحرشان در خيال او [چنين] مى نمود كه آنها به شتاب مى خزند (۶۶)
فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَى ﴿۶۷﴾ و موسى در خود بيمى احساس كرد (۶۷)
قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَى ﴿۶۸﴾ گفتيم مترس كه تو خود برترى (۶۸)
وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى ﴿۶۹﴾ و آنچه در دست راست دارى بينداز تا هر چه را ساخته اند ببلعد در حقيقت آنچه سرهمبندى كرده اند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نمى شود (۶۹)
فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى ﴿۷۰﴾ پس ساحران به سجده درافتادند گفتند به پروردگار موسى و هارون ايمان آورديم (۷۰)
قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى ﴿۷۱﴾ [فرعون] گفت آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد قطعا او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است پس بيشك دستهاى شما و پاهايتان را يكى از راست و يكى از چپ قطع مى كنم و شما را بر تنه هاى درخت خرما به دار مى آويزم تا خوب بدانيد عذاب كدام يك از ما سخت تر و پايدارتر است (۷۱)
قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۷۲﴾ گفتند ما هرگز تو را بر معجزاتى كه به سوى ما آمده و [بر] آن كس كه ما را پديد آورده است ترجيح نخواهيم داد پس هر حكمى مى خواهى بكن كه تنها در اين زندگى دنياست كه [تو] حكم مى رانى (۷۲)
إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿۷۳﴾ ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهان ما و آن سحرى كه ما را بدان واداشتى بر ما ببخشايد و خدا بهتر و پايدارتر است (۷۳)
إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى ﴿۷۴﴾ در حقيقت هر كه به نزد پروردگارش گنهكار رود جهنم براى اوست در آن نه مى ميرد و نه زندگى مى يابد (۷۴)
وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى ﴿۷۵﴾ و هر كه مؤمن به نزد او رود در حالى كه كارهاى شايسته انجام داده باشد براى آنان درجات والا خواهد بود (۷۵)
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّى ﴿۷۶﴾ بهشتهاى عدن كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است جاودانه در آن مى مانند و اين است پاداش كسى كه به پاكى گرايد (۷۶)
وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى ﴿۷۷﴾ و در حقيقت به موسى وحى كرديم كه بندگانم را شبانه ببر و راهى خشك در دريا براى آنان باز كن كه نه از فرارسيدن [دشمن] بترسى و نه [از غرق شدن] بيمناك باشى (۷۷)
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ ﴿۷۸﴾ پس فرعون با لشكريانش آنها را دنبال كرد و[لى] از دريا آنچه آنان را فرو پوشانيد فرو پوشانيد (۷۸)
وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ﴿۷۹﴾ و فرعون قوم خود را گمراه كرد و هدايت ننمود (۷۹)
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ﴿۸۰﴾ اى فرزندان اسرائيل در حقيقت [ما] شما را از [دست] دشمنتان رهانيديم و در جانب راست طور با شما وعده نهاديم و بر شما ترنجبين و بلدرچين فرو فرستاديم (۸۰)
كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَمَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى ﴿۸۱﴾ از خوراكيهاى پاكيزه اى كه روزى شما كرديم بخوريد و[لى] در آن زياده روى مكنيد كه خشم من بر شما فرود آيد و هر كس خشم من بر او فرود آيد قطعا در [ورطه] هلاكت افتاده است (۸۱)
وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى ﴿۸۲﴾ و به يقين من آمرزنده كسى هستم كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته نمايد و به راه راست راهسپر شود (۸۲)
وَمَا أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يَا مُوسَى ﴿۸۳﴾ و اى موسى چه چيز تو را [دور] از قوم خودت به شتاب واداشته است (۸۳)
قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَى أَثَرِي وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى ﴿۸۴﴾ گفت اينان در پى منند و من اى پروردگارم به سويت شتافتم تا خشنود شوى (۸۴)
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ ﴿۸۵﴾ فرمود در حقيقت ما قوم تو را پس از [عزيمت] تو آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت (۸۵)
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي ﴿۸۶﴾ پس موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود برگشت [و] گفت اى قوم من آيا پروردگارتان به شما وعده نيكو نداد آيا اين مدت بر شما طولانى مى نمود يا خواستيد خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آيد كه با وعده من مخالفت كرديد (۸۶)
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ ﴿۸۷﴾ گفتند ما به اختيار خود با تو خلاف وعده نكرديم ولى از زينت آلات قوم بارهايى سنگين بر دوش داشتيم و آنها را افكنديم و [خود] سامرى [هم زينت آلاتش را] همين گونه بينداخت (۸۷)
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ ﴿۸۸﴾ پس براى آنان پيكر گوساله اى كه صدايى داشت بيرون آورد و [او و پيروانش] گفتند اين خداى شما و خداى موسى است و [پيمان خدا را] فراموش كرد (۸۸)
أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ﴿۸۹﴾ مگر نمى بينند كه [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمى دهد و به حالشان سود و زيانى ندارد (۸۹)
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي ﴿۹۰﴾ و در حقيقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسيله اين [گوساله] مورد آزمايش قرار گرفته ايد و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد (۹۰)
قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى ﴿۹۱﴾ گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهيم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد (۹۱)
قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا ﴿۹۲﴾ [موسى] گفت اى هارون وقتى ديدى آنها گمراه شدند چه چيز مانع تو شد (۹۲)
أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي ﴿۹۳﴾ كه از من پيروى كنى آيا از فرمانم سر باز زدى (۹۳)
قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي ﴿۹۴﴾ گفت اى پسر مادرم نه ريش مرا بگير و نه [موى] سرم را من ترسيدم بگويى ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نكردى (۹۴)
قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ ﴿۹۵﴾ [موسى] گفت اى سامرى منظور تو چه بود (۹۵)
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي ﴿۹۶﴾ گفت به چيزى كه [ديگران] به آن پى نبردند پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده [خدا جبرئيل] برداشتم و آن را در پيكر [گوساله] انداختم و نفس من برايم چنين فريبكارى كرد (۹۶)
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا ﴿۹۷﴾ گفت پس برو كه بهره تو در زندگى اين باشد كه [به هر كه نزديك تو آمد] بگويى [به من] دست مزنيد و تو را موعدى خواهد بود كه هرگز از آن تخلف نخواهى كرد و [اينك] به آن خدايى كه پيوسته ملازمش بودى بنگر آن را قطعا مى سوزانيم و خاكسترش مى كنيم [و] در دريا فرو مى پاشيم (۹۷)
إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ﴿۹۸﴾ معبود شما تنها آن خدايى است كه جز او معبودى نيست و دانش او همه چيز را در بر گرفته است (۹۸)
كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْرًا ﴿۹۹﴾ اين گونه از اخبار پيشين بر تو حكايت مى رانيم و مسلما به تو از جانب خود قرآنى داده ايم (۹۹)
مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْرًا ﴿۱۰۰﴾ هر كس از [پيروى] آن روى برتابد روز قيامت بار گناهى بر دوش مى گيرد (۱۰۰)
خَالِدِينَ فِيهِ وَسَاءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا ﴿۱۰۱﴾ پيوسته در آن [حال] مى ماند و چه بد بارى روز قيامت خواهند داشت (۱۰۱)
يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا ﴿۱۰۲﴾ [همان] روزى كه در صور دميده مى شود و در آن روز مجرمان را كبودچشم برمى انگيزيم (۱۰۲)
يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا ﴿۱۰۳﴾ ميان خود به طور پنهانى با يكديگر مى گويند شما [در دنيا] جز ده [روز بيش] نمانده ايد (۱۰۳)
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا ﴿۱۰۴﴾ ما داناتريم به آنچه مى گويند آنگاه كه نيكآيينترين آنان مى گويد جز يك روز بيش نمانده ايد (۱۰۴)
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا ﴿۱۰۵﴾ و از تو در باره كوهها مى پرسند بگو پروردگارم آنها را [در قيامت] ريز ريز خواهد ساخت (۱۰۵)
فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿۱۰۶﴾ پس آنها را پهن و هموار خواهد كرد (۱۰۶)
لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا ﴿۱۰۷﴾ نه در آن كژى مى بينى و نه ناهموارى (۱۰۷)
يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿۱۰۸﴾ در آن روز [همه مردم] داعى [حق] را كه هيچ انحرافى در او نيست پيروى مى كنند و صداها در مقابل [خداى] رحمان خاشع مى گردد و جز صدايى آهسته نمى شنوى (۱۰۸)
يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ﴿۱۰۹﴾ در آن روز شفاعت [به كسى] سود نبخشد مگر كسى را كه [خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد (۱۰۹)
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا ﴿۱۱۰﴾ آنچه را كه آنان در پيش دارند و آنچه را كه پشت سر گذاشته اند مى داند و حال آنكه ايشان بدان دانشى ندارند (۱۱۰)
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ﴿۱۱۱﴾ و چهره ها براى آن [خداى] زنده پاينده خضوع مى كنند و آن كس كه ظلمى بر دوش دارد نوميد مى ماند (۱۱۱)
وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا ﴿۱۱۲﴾ و هر كس كارهاى شايسته كند در حالى كه مؤمن باشد نه از ستمى مى هراسد و نه از كاسته شدن [حقش] (۱۱۲)
وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا ﴿۱۱۳﴾ و اين گونه آن را [به صورت] قرآنى عربى نازل كرديم و در آن از انواع هشدارها سخن آورديم شايد آنان راه تقوا در پيش گيرند يا [اين كتاب] پندى تازه براى آنان بياورد (۱۱۳)
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا ﴿۱۱۴﴾ پس بلندمرتبه است خدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پيش از آنكه وحى آن بر تو پايان يابد شتاب مكن و بگو پروردگارا بر دانشم بيفزاى (۱۱۴)
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿۱۱۵﴾ و به يقين پيش از اين با آدم پيمان بستيم و[لى آن را] فراموش كرد و براى او عزمى [استوار] نيافتيم (۱۱۵)
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى ﴿۱۱۶﴾ و [ياد كن] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد پس جز ابليس كه سر باز زد [همه] سجده كردند (۱۱۶)
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى ﴿۱۱۷﴾ پس گفتيم اى آدم در حقيقت اين [ابليس] براى تو و همسرت دشمنى [خطرناك] است زنهار تا شما را از بهشت به در نكند تا تيره بخت گردى (۱۱۷)
إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى ﴿۱۱۸﴾ در حقيقت براى تو در آنجا اين [امتياز] است كه نه گرسنه مى شوى و نه برهنه مى مانى (۱۱۸)
وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى ﴿۱۱۹﴾ و [هم] اينكه در آنجا نه تشنه مى گردى و نه آفتابزده (۱۱۹)
فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى ﴿۱۲۰﴾ پس شيطان او را وسوسه كرد گفت اى آدم آيا تو را به درخت جاودانگى و ملكى كه زايل نمى شود راه نمايم (۱۲۰)
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿۱۲۱﴾ آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برايشان نمايان شد و شروع كردند به چسبانيدن برگهاى بهشت بر خود و [اين گونه] آدم به پروردگار خود عصيان ورزيد و بيراهه رفت (۱۲۱)
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى ﴿۱۲۲﴾ سپس پروردگارش او را برگزيد و بر او ببخشود و [وى را] هدايت كرد (۱۲۲)
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى ﴿۱۲۳﴾ فرمود همگى از آن [مقام] فرود آييد در حالى كه بعضى از شما دشمن بعضى ديگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر كس از هدايتم پيروى كند نه گمراه مى شود و نه تيره بخت (۱۲۳)
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى ﴿۱۲۴﴾ و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى كنيم (۱۲۴)
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا ﴿۱۲۵﴾ مى گويد پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردى با آنكه بينا بودم (۱۲۵)
قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى ﴿۱۲۶﴾ مى فرمايد همان طور كه نشانه هاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مى شوى (۱۲۶)
وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى ﴿۱۲۷﴾ و اين گونه هر كه را به افراط گراييده و به نشانه هاى پروردگارش نگرويده است سزا مى دهيم و قطعا شكنجه آخرت سخت تر و پايدارتر است (۱۲۷)
أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى ﴿۱۲۸﴾ آيا براى هدايتشان كافى نبود كه [ببينند] چه نسلها را پيش از آنان نابود كرديم كه [اينك آنها] در سراهاى ايشان راه مى روند به راستى براى خردمندان در اين [امر] نشانه هايى [عبرتانگيز] است (۱۲۸)
وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى ﴿۱۲۹﴾ و اگر سخنى از پروردگارت پيشى نگرفته و موعدى معين مقرر نشده بود قطعا [عذاب آنها] لازم مى آمد (۱۲۹)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى ﴿۱۳۰﴾ پس بر آنچه مى گويند شكيبا باش و پيش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستايش پروردگارت [او را] تسبيح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نيايش پرداز باشد كه خشنود گردى (۱۳۰)
وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۳۱﴾ و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم [و فقط] زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم ديدگان خود مدوز و [بدان كه] روزى پروردگار تو بهتر و پايدارتر است (۱۳۱)
وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿۱۳۲﴾ و كسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شكيبا باش ما از تو جوياى روزى نيستيم ما به تو روزى مى دهيم و فرجام [نيك] براى پرهيزگارى است (۱۳۲)
وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿۱۳۳﴾ و گفتند چرا از جانب پروردگارش معجزه اى براى ما نمى آورد آيا دليل روشن آنچه در صحيفه هاى پيشين است براى آنان نيامده است (۱۳۳)
وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى ﴿۱۳۴﴾ و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاك میکرديم قطعا مى گفتند پروردگارا چرا پيامبرى به سوى ما نفرستادى تا پيش از آنكه خوار و رسوا شويم از آيات تو پيروى كنيم (۱۳۴)
قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى ﴿۱۳۵﴾ بگو همه در انتظارند پس در انتظار باشيد زودا كه بدانيد ياران راه راست كيانند و چه كسى راهيافته است (۱۳۵) فایل صوتی سوره طه کد ویدیو دانلود فیلم اصلی تماشاخانه ببینید| نخست وزیر استان انتاریوی کانادا یک زنبور را قورت داد/ آن هم در یک برنامه زنده خبری در برخی مراکز توانبخشی توانخواهان را به چه حقی کتک میزنند/ آنها معلول ذهنیاند و اگر بیقرار شوند یا اطاعت نکنند، باید کتکشان زد؟ (فیلم) فیلم های دیگر.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: سوره های قرآن سوره طه براى آنان ی ا م وس ى اى موسى براى آن ا ف ی ال براى تو ق ال وا ه ار ون ى موسى بر شما گفت اى
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۸۳۹۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامههای جدید کانون پرورش فکری برای بچهها
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از برنامههای جدید این انتشارات برای تولید محتوا و کتاب ویژه گروه سنی کودک و نوجوان گفت. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عباس محمددینی، مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان و انتشارات کانون گفت: وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در حال حاضر وضعیت مطلوب و بدون مشکلی نیست که بتوان روی آن بحث و اظهار کرد. ادبیات در چند سال اخیر در صنعت نشر، تولید محتوا و کتابسازی دچار افول شده بهویژه این ضعف در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز دیده میشود. یکی از مشکلات نیز مراجعه ناشران به ترجمه است که از 25 سال پیش تاکنون با رفتن تمام توان ناشر به این سمت، به ضعف مؤلفان و آثار تألیفی برای گروه سنی کودک و نوجوان انجامیده است.
بازگشت به تألیف
او ادامه داد: در این چند سال که ناشران نگاهشان به سمت تالیف بازگشت، اما به دلیل همان ضعف، این صنعت هنوز به مطلوبیت خود نرسیده است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انتشارات آن نیز با نگاهی که به بازار و مخاطب خود دارد و با توجه به ریز موضوعاتی که مخاطب در صنعت ترجمه داشته، دوباره به سمت تألیف بازگشته است تا بتواند آن مطلوبیت از دست رفته را برای نشر و ادبیات کودک و نوجوان به صورت بالادستی ایجاد کند.
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون گفت: ما در حال تلاش هستیم و به نویسندگان نوقلم و مؤلفان کودک و نوجوان عرصه میدهیم تا بتوانند فعالیت کنند و به محصول برسند، تا آن قوت ایجاد شود و در چند سال آینده بتوانیم به مطلوبیت خود برگردیم.
محمددینی همچنین به ملاک و معیارهایی که برای نشر مدنظر قرار میگیرد، اشاره کرد و افزود: ادبیات در پایان قرار است یک کودک را برای حضور در اجتماع بسازد و نیازمند تعهد است تا بتواند کودک متعهد بسازد. ادبیات در واقع زیربنا و پایه اصلی است و این زیربنا نمیتواند در اختیار آدمهای غیرمتعهد قرار گیرد. از سوی دیگر تخصص است؛ ادبیات کودک و نوجوان یک امر بسیار تخصص محور است و نمیتواند در اختیار افرادی قرار گیرد که تخصص ندارند. این تخصص حتی به روانشناسی کودک و نوجوان، نظامهای تربیتی و... نیز برمیگردد.
از «سیمرغ» تا «قاف»؛ طرحهای جدید کانون برای خلق ادبیات بومیاو با اشاره به اینکه کانون عرصه را برای مؤلفان و مصنّفان متخصص ایجاد کرده است تا بیایند و کار کنند، گفت: انتشارات کانون در گذشته به صاحب قلم بودن افراد تأکید داشت، ما نیز این امر را لازم میدانیم، اما به صاحب قلمهای تازه نفس و کسانی که این امکان برایشان تاکنون فراهم نشده بود، نیز اجازه میدهیم تا بیایند و در ورطه امتحان قرار گیرند و در حوزههای کارشناسی مشغول شوند. تاکنون چند حوزه کارشناسی فعال کردهایم تا آثار این نویسندگان را مورد پالایش قرار دهند و از سوی دیگر اثرشان به همراه متخصصان متعهد و متعدد دیده و سنجیده شود تا هم کارهایشان دیده شود و هم مشغول به کار شوند.
انتشار کتابهای تعاملی
محمددینی اضافه کرد: در کتابهای ترجمه نیز به این سمت میرویم تا آثار با تعهد و تخصص را انتخاب کنیم و از مؤلفانی بهره گیریم که در بخش ترجمه حائز این ویژگیها هستند. ما کتابهایی داریم که خاص هستند؛ بنابراین به سراغ مؤلف مترجمانی میرویم که ما را به خواسته خود برسانند. در حال حاضر آثار ترجمه در بازار نشر بسیار زیاد است، ضمن اینکه ما در کانون دغدغه رقابت با کسی را نداریم؛ زیرا میخواهیم خلأها را پر کنیم و در این پازل نیز به سراغ جاهای خالی رفتهایم. وقتی میبینیم دیگر انتشاراتیها غایت خود را روی ترجمه گذاشتهاند، ما به سمت ترجمههای بسیار خاص میرویم که کار بزرگی در دنیا انجام میدهند. در واقع به سراغ آثاری میرویم که انتشارات دیگر به خاطر هزینه و یا به دلیل حقوق مؤلف به آن ورود پیدا نمیکنند.
او در پاسخ به این سوال که برای کانون بحث ادبیات اهمیت دارد یا وجه بازی و سرگرمی، توضیح داد: در حال حاضر ما چند پروژه همزمان داریم که کتابهایمان همراه با بازی، سرگرمی و عروسک است. برای آینده نیز کتابهای تعاملی را در نظر داریم. اینها اصول و جذابیتهایی است که در بازارپردازی غیرمحتوایی برای کودک انجام میشود. ما در بحث ادبیات نوجوان نیز در حال ورود هستیم تا کتابهایمان واقعیت افزوده داشته باشند و نوجوانان بتوانند وارد تعامل شوند و برای محتوا و کتاب شاخ و شونه بکشند تا محتوا را بهتر کنند و یا داستان را به سمتی که دوست دارند پیش ببرند.
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون تصریح کرد: پیش از این در این بخش ضعفهایی وجود داشت، چرا که محتوای کتاب جامد است نه سیال و این کتاب بود که برای محیط خود تعیین تکلیف میکرد و مخاطب نیز آن را میپذیرفت. بسیاری از مخاطبان امروز نیز همچنان به همین سو گرایش دارند. اما در حال حاضر بسیاری از کتابها صوت، عروسک و بازی با خود به همراه دارند و حتی بعضی از این کتابها سرگرمی با خود به همراه میآورند و روی سکوها میروند. حتی گاهی تعامل دارند و از مخاطب میخواهند تا ادامه داستان را پیش ببرد و یا اینکه تعیین و تکلیف کند. در واقع کتابها امروز از جماد خارج شده و به سیالیت ورود کردهاند. انتشارات کانون نیز در حیطه عملیاتی خود در حال نگارش این موضوع است تا بهزودی انجام شود.
برنامههای جدید کانون برای کتابهای صوتی
محمددینی درباره کتابهای صوتی و استفاده از صداها و چهرههای شناخته شده در تولید این آثار نیز توضیح داد و گفت: انتشارات کانون به سمتی میرود که سکوی خاص خودش را در این بخش داشته باشد. ما پیش از این در بخش کتب صوتی فعالیتهایی داشتیم و برای تولید این کتابهای صوتی به سراغ هنرمندان رفتیم، اما در دوره جدید به سراغ خوانش اثر از سوی خود مؤلف رفتهایم و در سوی دیگر نیز به دنبال استعدادسنجی در صداهای خوب میان کودکان در مراکز کانون هستیم. خوشبختانه استعدادهای بسیار شاخصی هستند و حتی برخی از آنها در مراکز صداوسیما نیز مشغول به کارند.
او در ادامه و در پاسخ به پرداخت حق مؤلف در کتابهای الکترونیکی نیز گفت: در این مورد ما از برنامههای قراردادی که قبلاً امتحان خود را پس دادهاند، استفاده میکنیم و بسیار دقیق و با وسواس این کار را انجام میدهیم تا حقی از مؤلفی ضایع نشود.
عرضه هزار عنوان کتاب کودک و نوجوان در غرفه کانون
محمددینی در پایان سخنان خود درباره غرفه کانون در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اظهار کرد: در نمایشگاه، امسال هزار عنوان کتاب داریم. تعدادی کتاب نیز چاپ اولی هستند. از همه دعوت میکنم تا در نمایشگاه کتاب تهران به غرفه کانون سر بزنند. در طول مدت نمایشگاه ما هر روز پذیرای یکی از بزرگان ادبیات کودک و نوجوان خواهیم بود. رونمایی از کتاب نیز از دیگر برنامههای کانون در این ایام است.
سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران 19 تا 29 اردیبهشت 1403 در مصلی امام خمینی(ره) برگزار میشود و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز در این نمایشگاه با آثار خود حضور دارد.
انتهای پیام/